English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (6231 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
bulk production U تخلیه سوخت از تانکر به مخزن
bulk production U تقسیم سوخت درفروف کوچک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bulk U حجم کلی
bulk U بخش
bulk U جرم
bulk U توده
bulk U فله
in bulk U جملهای
in bulk U همینطوری
in bulk U بی فرف
bulk U حجم بزرگی از چیزی
bulk U مین کننده اطلاع برای ایجاد صفحات متن ویدیویی -off line به کار می رود که بعد آنها را به سرعت به کامپیوتر اصلی متصل کند
bulk U رسانهای که قادر به ذخیره سازی حجم بزرگی از داده با اندازه ها و حالتهای مختلف است
bulk U پاک کردن یک دیسک یا نوار مغناطیسی در یک عمل
bulk U در حجم بزرگ
bulk U بصورت عمده
bulk U پرحجم
bulk U حجم
bulk U جسم
bulk U جثه
bulk U لش
bulk U تنه
bulk U جسامت حجم
bulk U اندازه
bulk U بصورت توده جمع کردن
bulk U انباشتن
bulk U بارقوال
bulk U یک جا
bulk U قسمت عمده
bulk U قسمت بزرگ
bulk U عمده
bulk U توده اکثریت
bulk density U چگالی تودهای
bulk eraser U degausser
bulk gravity U چگالی فاهری
bulk head U دیواریکه برای جلوگیری ازفشار اب یا خاک ساخته میشود
bulk loading U بارگیری مخزن به طور یک جا
bulk loading U بارگیری در مخازن
bulk material U اماد حجیم
bulk material U اماد یک جا
bulk density U چگالی حجمی
bulk density U چگالی کشیدگی
bulk deformation U تغییر شکل حجمی
break bulk U تفکیک محصولات
bulk cargo U بار قوال
bulk cargo U بار یک پارچه
bulk cargo U بارحجیم بار عمده
bulk cargo U محموله حجیم
bulk cargo U کالای فله بار فله
bulk cargo U کالای بسته بندی نشده
bulk cargo U بار فله
bulk concrete U بتن تنیده
bulk material U امادقوال
bulk material U مواد اولیه حجیم
bulk modulus U ضریب کشیدگی
bulk supply U اماد عمده
bulk supply U اماد به طور قوال
bulk supply U اماد با کانتینر
bulk transport U حمل بار به صورت فله
bulk buy U عمدهخر-کسیکهیکجاخریدمیکند
bulk terminal U اندازهپایانی
to break bulk U خالی کردن بار
of agreat bulk U طش دار
bulk strain U تغییر شکل نسبی حجمی
bulk storage U انباره پرگنجایش
bulk storage U انباره پر گنجایش
bulk oil U نفت بی فرف
bulk petroleum U سوخت مخزنی
bulk petroleum U سوخت قوال مخازنی که بیش از 55 گالن فرفیت دارند
bulk polymerization U بسپارش تودهای
bulk yarn U نخ های پفکی و حجیم شده جهت ایجاد سطوح برآمده و برجسته
bulk properties U خواص گروهی
bulk stock U ذخایر قوال
bulk stock U ذخایر بسته بندی شده اماد قوال و یک جا
of agreat bulk U تنه دار
bulk buying U خرید بصورت عمده
bulk carrier U کشتی که کالای فله حمل مینماید
bulk buying U خرید درحجم زیاد
bulk buying U خرید فله
bulk carriers U وسیله حملی که کالای فله حمل میکند
bulk carriers U کشتی که کالای فله حمل مینماید
bulk carrier U وسیله حملی که کالای فله حمل میکند
break bulk point U نقطه تقسیم اماد کشتی به داخل قایقهای کوچکتر
break bulk cargo U محموله بسته بندی شده
bulk load method U روش استفاده از بارگیری قوال
bulk load method U روش بارگیری با بارقوال
bulk modulus of elasticity U ضریب کشسانی حجمی
bulk petroleum products U فراوردههای نفتی قوال
bulk replacement storage U سهمیه کل جایگزینی درصحنه عملیات
break bulk cargo U محمولات تفکیک شده
break bulk agent U عامل تفکیک محصولات
bulk liquid storage space U حجم کلی مخزن
bulk petroleum conversion kit U جعبه وسایل تبدیل خودروی عمومی به خودرو حمل موادسوختی
production U ارائه
production U ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
production U فراوری
production U تولید محصول
production U اقامه
production U حاصل دادن
production U عمل اوری ساخت
production U فرآورده کارگاه
production U استخراج
production U فراورده محصول
production U تولید
production U ایجاد
production U تولید کردن
over production U محصول زیادی
over production U عمل اوزدن کالایی بیش ازاندازهای که بدان نیازمندی هست
production U سرعت ساخت محصول
production U ساخت مواد برای فروش
production U تولید دستهای
production U تولید حجم بزرگ محصولات
production U کنترل ساخت یک محصول
production U محصول عمل
production U ارائه ساخت
production U الگوریتم فشرده سازی با کیفیت بالای ویدیویی با استفاده ترتیب ویدیویی تمام حرکتی DIV
production rule U تولید
production rule U قاعده
production technique U فن تولید
production technique U روش فنی تولید
production run U اجرای یک برنامه اصلاح شده که بطور معمول اهدافش راباتمام می رساند
production account U حساب تولید
production base U مبنای تولید یا تولیدات ملی
production management U مدیریت تولید
power of production U نیروی تولید
pilot production U تولید نمونه
production capacity U فرفیت تولید
production routine U روال تولید
production programme U برنامه تولید
production program U برنامه تولید
production missile U موشک یکپارچه یا کامل که ازکارخانه به همان صورت تحویل میشود
production index U شاخص تولید
production method U روش تولید
production of oil U استخراج نفت
production overheads U هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
production part U بخش تولید
production planning U برنامه ریزی تولید
production process U فرایند تولید
production process U جریان تولید
production process U روند ساخت
production coefficient U ضریب تولید
production control U کنترل تولید
surplus production U تولید اضافی
surplus production U مازاد تولید
surplus production U فزونی تولید
production line U خط تولید
track production U فهور هدف
track production U شروع تعقیب هدف
electricity production U تولیدالکتریسیته
volume of production U حجم تولید
production adviser مشاوره محصولات
production desk U میزمحصولات
production of sound تولیدات صدا
production platform U سکویتولیدات
production cycle U زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
series production U سری سازی
scale of production U مقیاس تولید
production cost U هزینه تولید
production cost U ارزش ساخت
production efficiency U کارائی تولید
production efficiency U کارائی در تولید
production engineer U مهندس تولید
production facility U سهولت تولید
production frontier U مرز تولید
production function U تابع تولید
production gap U شکاف تولید
production time U زمان تولید
production time U زمان ساخت
relations of production U رابطه تولید
roundabout production U تولید با کارائی بیشتر
production period U دوره تولید
batch production U تولیدانبوه
energy production U تولید نیرو
factor of production U عامل تولید
factory production U تولید کارخانهای
flow of production U جریان تولید
flow of production U گردش تولید
food production U تولید غذا
forces of production U نیروهای تولید
full production U تولید کامل
full production U تولید در حداکثرفرفیت
ingot production U تولید شمش
energy production U تولید انرژی
mass production U بس فراوری
elasticity of production U کشش تولید
cost of production U هزینه تولید
batch production U تولید زیاد یک نوع کالا
an artistic production U عمل یا کار صنعتی
aliterary production U تصنیف
aliterary production U فراورده یا محصول ادبی تالیف
production factors U عوامل تولید
factors of production U عوامل تولید
agents of production U عوامل تولید
mass-production U تولید انبوه
branches of production U شاخههای تولید
census of production U امارگیری در خصوص تولید
census of production U امار تخمینی تولیدات در یک کشور در مدت معین
census of production U امار سرشماری
mass production U تولید بمقدارزیاد
mechanical production U تولید ماشینی
means of production U وسایل تولید
mode of production U شیوه تولید
Recent search history Forum search
3reza afshar
1ضايعات توليد تن ماهي
1Capacitated production facility
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com